با ساده گی هایم
ساده گی هایم ، من آسانم
دشواریت کم کن ، معما نیست قلبم
کلاف عشق خود ، از گره ها
باز کن
نه در پیچم، نه در خم های احساست
نه در قله ، نه در ژرفای رویایت
همین نزدیکی نبضت
خروشان در موج لبخندت
و ناخوانده مهمان خوابهایت
سراغ از واژهای سخت کم دار
در این راه هموار چند روزی
بیا با ساده گی هایم